هدیه ای از جنس خدا

بازم درد ودل

1391/7/25 16:20
نویسنده : نیر
474 بازدید
اشتراک گذاری

سلام فرشته ی آسمونی من:

میدونم این روزا سرو گوشتو با درد ودلهام بردم ولی چیکار کنم بی تو خیلی تنهام..بابایی که این روزا درگیر کار های خونه هست ومنم که دارم باتنهایی هام میسازم...البته بزرگ که شدی بهت میگم این بابایی ها بیشتر وقتها مامانی ها رو درک نمی کنن...اینقدر تنها موندم که این همه برای تو درد ودل میکنم...کاشکی بودی عزیز دل مامانی...با خنده هات تموم غصه های منو از یادم می بردی ومن اون موقع این همه دلگیر آدما نبودم واینقدر برای تو درد ودل نمیکردم..از دست خیلی ها خسته  ام مامانی من ...امیدوارم  هرچه زودتر بیایی وبه دادم برسی...حرف های دلم تموم نمیشه..هرجا که میرم گریه میکنم واز خدا تورو میخوام..

زودتر بیا پیشم  ملوسکم....منتظرم...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

غریبه
25 مهر 91 16:40
سلام...نمیدونم تودل تو چی میگذره..من که خیلی دلتنگم..خیلی دلم میخواد یه نی نی داشته باشم چون عاشق بچه هام..خداحاجت دلتوبده..برام دعاکن..

نیر
8 بهمن 91 13:56
سلام غریبه ی نازنین..من مدتی نبودم..منم هنوز نی نی ندارم...برات حتما دعامیکنم..توهم دعام کن..