احساس یعنی مادرشدن
احساس یعنی ترک خوردن سکوت برکه
احساس یعنی ترشدن زیر ترنم باران
احساس یعنی هم صدای موسیقی باران
احساس یعنی همرنگ دریا شدن
احساس یعنی اشک شبانه....احساس یعنی لطافت عشق و.....
احساس یعنی .....مادر شدن.....
مادر نیستم اما از شوق چشم برهم نمیزنم،دیوانگی ام را بستایید ای فرشتگان نداشته ام....بال برهم زنید تا از عطر خوش عشقتان سرمست شوم.
جایتان خالیست میان دغدغه های تلخ و شیرین احساسم،چه هواییست هوای بودنتان،نفس هایم از عطش مادرانه ای لبریز شده اما....نداشتنتان تشنگی محض است میان برهوت احساسم....
بال برهم زنید تا چشمان بی خوابم از موسیقی پروازتان کمی آرام بگیرند،نیستی تان را باتمام عشق در آغوش کشیده ام وبه حرمت نبودنتان چشم برهم نزده ام....
................احساس یعنی مادر شدن...............................
مادر نبوده ام اما،به خستگی مادرانه ام قسم،از حال و هوای آسمانی تان بی تابم..خدا را تا به حال این چنین نزدیک ندیده بودم....چگونه جاییست آنجا که دل نمی برید و به سراغم نمی آیید؟؟؟؟؟
مادرانه می نویسم....دلتنگتان شده ام،هوایتان را کرده باز این دل خسته
اما خدا را می بینم که در این حوالیست و اشکهایم را میشمارد...نمیدانم کدامین قطره ی اشکم به دادم خواهد رسید....
دعایم کنید فرشته های نداشته ام ،تاشاید چشمان بی نورم روزی از نگاههای خدایی تان آرام بگیرد....