خدایا شکرت..یدونه فرشته ناز مهمون دلم شده....
اول از همه تشکر از همه ی دوستهای مهربونم که در نبود من و فرشته هام بهمون سرمیزنن...خیلی دوستتون داریم...
همیشه آرزو داشتم مامان بشم...و همیشه به این فکرمیکردم که بعد مامان شدنم از پای وبلاگم تکون نمیخورم...اما مامان شدن من با انواع ریسکها و خطرها همراهه که بخاطر یکی از این خطرهای بد مدتی نتونستم بیام به وبلاگم....٤شنبه یه اتفاق خیلی بد برای مامانی افتاد که مجبورشدم زودتر از وقتش برم سونوگرافی،برای بررسی حاملگیم...بالاخره شنبه ١٠ اسفندماه رفتم سونو و دکترمهربون یه خبرخوش بهم داد،اینکه یه نینی خوشگل و مامانی مهمون دلم شده...وای خدااایا توی مانیتور که عکس جوجوی نازمو دیدم اشک از چشام جاری شد ،آخه هنوزم باورم نمیشه مامان شدم...خدااایا شکرت...
ولی از طرفی هم خیلی ناراحتم..آخه ٢تا فرشته ی دیگم بازم پرکشیدن و رفتن...خیلی دلم میخواست هر٣تاشون برام می موند ولی خوب این خواست خدابود دیگه..ما هم راضی هستیم به رضای خودش..
.....راستی یه خبر خوش دیگه...........
شنبه صدای قلب نازنینتو شنیدم فرشته ی ناازم،باورکن از اون لحظه هزارها بار دیگه عاشقت شدم کوچولوی من...فقط ازت خواهش میکنم تنهام نذار،خیلی دردسرکشیدم مامانی ،همیشه پیشم بمون و اون قلب نازت ١٠٠٠سال دیگه برات بزنه...خیلی خیلی خیلی دوستت دارم نفس مامان.....
اینم عکس یدونه مامانی.....واای که چقدر عاشقتم کوچولوی من..