خدایا بخاطر همه چی ممنون......
سلامممم...یه سلام خوش عطروبو ،هم به فرشته های آسمونیم ،هم به دوستای گل وبلاگیم.....همتونو خیلی دوست دارم و از اینکه نگرانم هستین و بهم سرمیزنین خیلی خیلی ممنونم...و از اینکه دیر به دیر آپ میشم از همتون عذر میخوام...
امروز اومدم بخاطر همه چی از خدای مهربونی ها تشکرکنم...
این روزا حرفهایی رو شنیدم که نمیدونم چجوری میشه گفتشون ولی من خلاصه وار اینجا میگم...حرفهایی راجع به خانواده هایی که پدرشون تو زندونه،خانواده هایی که مادرشون خیلی خیلی مریضه و پول درمان ندارن و از همه مهمتر حرفهایی راجع به بچه های مریض که پدرومادراشون دارن عمرشونو تو بیمارستانها میگذرونن،بلکه بچه شون خوب بشه...بعداز شنیدن این حرفها یه نگاهی به دور وبرم انداختم و کلی از خودم خجالت کشیدم..بخاطر ناشکری ها..شاید بخاطر انتظارات بی جایی که از خدا داشتم...
فقط اومدم بگم خدای مهربون بخاطر همه ی این نعمتهایی که بهم دادی ازت ممنونم...بخاطر داشتن یه خانواده ی خوب،یه همسر مهربون و فداکار،بخاطر داشتن دوستهام،خواهرم،بخاطر خاله شدنم بخاطر داشتن ملیسای چشم آبی مون،و در نهایت واز همه مهمتر بخاطر سلامتیم،بخاطر اینکه دست و پام میگیره که کارکنم،راه برم..
خدای من..نمیتونم گوشه ای ار مهربونی هاتو بنویسم ...تو چقدر به من لطف داشتی،چقدر منو دوست داشتی...ومن در مقابل این همه نعمت دلتو میشکنم ...ناراحت نباش این مرام و معرفت یه بنده ست...اومدم بگم همه چی رو به دستهای بخشنده ات سپردم...من باز تلاش میکنم ولی اگه قراره یه بچه ی مریض داشته باشم من راضی ام به اینکه مهر نازایی به پیشونیم بخوره تا اینکه بخوام مریضی بچه مو ببینم...میدونم جای فرشته هام پیش خودت خیلی خیلی راحته...هروقت دل مهربونت خواست اونا رو برام بفرست...
خدایا............................خیلی دوستت دارم....