نردبان دلم شکسته ست.......
سلام فرشته های آسمونی من...گلهای خوش و عطر و بوی خدایی من.....از اینکه دیر به دیر آپ میشم شرمنده تونم....
خوب ماه شعبان بود و سر مامانی شلوغ بود...ولی دلایل دیگه ای هم داشتم که سر نمیزدم...یه خستگی...یه داغونی...یه شرمندگی
آخه از چی براتون بنویسم؟؟؟؟؟؟ نمیشه دلتنگتون نباشم....بخدا نمیتونم فراموشتون کنم....هم دلم میخواد پیشم باشین و هم فکر میکنم اگه پیش خدا باشین بهتره....راستی مامانی دکترشو عوض کرده ...اونم میگه راه سختی دارین...من همیشه انرژی داشتم و دارم ولی تازگی ها یه خستگی عجیب وجودمو گرفته ...اسمش ناامیدی نیست یه جور داغونی...یه جور ویروونی....
خلاصه درد و دلهای مامانی که تموم بشو نیست نمیخوام اذیتتون کنم ...آروم بخوابین و دعام کنین فرشته های من...
................نردبان دلم شکسته است،میشود برای من دعا کنی.............یا اگر خدا اجازه می دهد اندکی جای من خدا خدا کنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟....................