هدیه ای از جنس خدا

میلاد پیامبر عزیزمون

سلام فرشته ی نازنینم... خواستم این عید بزرگ رو بهت تبریک بگم...امروز روز به دنیا اومدن پیامبر عزیزمونه...امیدوارم خدا به حرمت این روز بزرگ حاجت دل همه رو بده..حاجت دل منم که تویی شیطون بلا....زورد بیا...من خدا رو به این روز قشنگ قسم میدم تا هرچه زودتر تورو به من هدیه بده....تو که نزدیکتری به خدای مهربونمون بگو که میخوای بیای پیشم...میدونم صدامو میشنوی..ازش بخواه به خاطر حضرت محمد تورو پیشم بفرسته..بگو مامانم دیگه داره از تنهایی می میره... بازم عید تو وهمه ی مسلمانها رو تبریک میگم.. ...
9 بهمن 1391

بهونه

سلام فرشته ی از راه نرسیده ی مامانی....دلم همینطوری بهونه ی نوشتن گرفت...منم اومدم سروقت وبلاگت..امروز رفته بودم پیش ملیسا..یک صداهای عجیب وغریبی درمیاره..یک شلوغی هایی میکنه این دخترک شیطون که نگو ونپرس...باعروسکهاش بازی میکنه...باپستونکش بازی میکنه وصداهای ناز در میاره...هرچند الان  از حرفهای من سردرنمیاره ولی ازش خواستم برای اومدنت دعاکنه...خاله نسرین هم گفت ما  یه دخترخاله میخواییم ویه دونه پسرخاله نمیدونم ایندفعه از آی وی اف چه نتیجه ای میگیرم ولی برای اومدنت  یا اومدنتون ختم قرآن نذرکردم.. میدونید که من عاشق ٢قلوهستم کاش هردوتاتون بیایین ومنو از تنهایی دربیارین... بی صبرانه منتظر میمانم.... ...
9 بهمن 1391

شروع یه تلاش تازه واسه بدست آوردنت

سلام فرشته ی نازنینم...میدونم از دستم دلخوری....چیکارکنم جیگرم کمی کار داشتم... اومدم بازم برات از دلتنگیهام بنویسم... مامانی دوباره میخواد آی وی اف بشه..شاید ندونی یعنی چی؟؟؟فقط همینو بدون که مامانی داره باز برای بدست آوردنت خیلی تلاش میکنه...کجایی عزیزم دلم خیلی خیلی لک زده برات..ایندفعه نمیدونم از خدا اجازه میگیری که بیای پیشم یانه...ولی تو رو قسمت میدم به همون خدایی که الان پیشته...ازش اجازه بگیر وبیا خیلی خسته شدم...   ...
8 بهمن 1391

دعا برای نی نی دارشدن

بسم الله الرحمن الرحیم امام سجاد (ع) به یکی از اصحاب خود فرمودند: برای بچه دار شدن بگو: رَبِّ لاتَذَرنی فَرداً وَ اَنتَ خَیرُ الوارِثینَ وَاجعَل لِی مِن لَدُنکَ وَلیاً یَرِثُنی فِی حَیاتی وَ یَستَغفِرُ لِی بَعدَ مَوتی وَ اجعَلهُ خَلَفاً سَویّاً وَ لا تَجعَل لِلشَّیطانِ فیهِ نَصیباً . اللّهُمَّ اِنّی اَستَغفِرُکَ وَ اَتوبُ اِلَیکَ اِنَّکَ اَنتَ الغَفورُ الرَّحیم پرودگارا! مرا تنها مگذار و تو بهترین وارثانی. برای من از جانب خود فرزندی قرار ده که در زندگی وارث من باشد و بعد از مرگم ، برایم طلب آمرزش کند و او را از نظر خلقت ، سالم و هماهنگ گردان و برای شیطان ، در او بهره ای قرار مده. خدایا! از تو طلب آمرزش می کنم و به درگاهت توبه می ...
8 بهمن 1391

تغذیه در آی وی اف

  اصلا غذای نفاخ نخورین مواظب یبوستتون باشید (انچیر و زیتون بخورین) نشاسته و آب هویج خیلی خوبه گرمی تخورین ماهی چون جیوه داره خیلی کم مصرف کنین جوانه گندم رو بحورین به لانه گزیتی کمک کی کنه کرفس و بادام و آناناس نخورین نشاسته باشیر.... کمپوت گلابی و سالاد و انجیر خیس کرده...   خوردن ماهی و میگو و کلم بروکلی فواید زیادی داره امگا3 و ویتامین دی و ویتامین ای انواع میوه و سالاد و زیتون ویتامین دی در لانه گزینی جنین اگر از قبل از عمل بخوری خیلی موثره . خوردن آب فراوان - ژله و سفیده تخم مرغ و خرما هم خوبه . ویتامین ای هفته ای 2 بار برای همسر عالیه ...
8 بهمن 1391

یه دلتنگی تازه

سلام قرشته ی آسمونی من... مامانی بی وفابازم اومد..توی ماه محرم هستیم.مامانی وبابایی رفته بودن تهران..بعدش هم سرم گرم بود به چیدن وسایل خونمون..دیروزهم کلی مهمون داشتیم... بگومامانی بهونه نیاربروسراصل مطلب..داشتم میگفتم..خیلی خوشحالم که اومدم سروبلاگ قشنگت یه چندروزی که خیلی گریه میکنم..خیلی دلتنگی میکنم..درست عین بچه هاشدم..ازخدافقط وفقط تورومیخوام..اونقدردلم برات تنگ شده که نگووووو..چی میشه اگه بیای پیشم خیلی تنهاموندم وخیلی بهت محتاجم..قسمت میدم به همون خدای مهربونی که الان پیشش هستی ازش اجازه بگیر وبیاپیشم.. عاجزانه خواهش میکنم..خیلی دلتنگتم مامانی.. ...
14 آذر 1391

بازم درد ودل

سلام فرشته ی آسمونی من: میدونم این روزا سرو گوشتو با درد ودلهام بردم ولی چیکار کنم بی تو خیلی تنهام..بابایی که این روزا درگیر کار های خونه هست ومنم که دارم باتنهایی هام میسازم...البته بزرگ که شدی بهت میگم این بابایی ها بیشتر وقتها مامانی ها رو درک نمی کنن...اینقدر تنها موندم که این همه برای تو درد ودل میکنم...کاشکی بودی عزیز دل مامانی...با خنده هات تموم غصه های منو از یادم می بردی ومن اون موقع این همه دلگیر آدما نبودم واینقدر برای تو درد ودل نمیکردم..از دست خیلی ها خسته  ام مامانی من ...امیدوارم  هرچه زودتر بیایی وبه دادم برسی...حرف های دلم تموم نمیشه..هرجا که میرم گریه میکنم واز خدا تورو میخوام.. زودتر بیا پیشم  ملوس...
25 مهر 1391

بدون عنوان

سلام فرشته ی آسمونی من: نمیدونم باز چم شده...گیج وسرگردون  شدم..نمیدونم باید چیکارکنم کدوم دکتر برم؟؟؟انگار همون مامانی شجاع نبودم که اینقدر دارو میخوردم..اون همه آمپول میزدم..اون همه درد رو تحمل میکردم..کلی فکروخیال دارم ..نمیدونم اینبار چی میگن دکترها...کی میخوای بیای پیش مامانی..یه دکتردیگه پیدا کردیم..دعاکن بتونم همه چی رو دوباره تخمل کنم وانشالله به لطف خدا بهت برسم... عکس بالایی رو خوب نگاه کن:وقتی میگم برام دعاکن یعنی کم آورده ام.... ...
24 مهر 1391