پسرم من اومدم
سلام پسرم..قند عسلم. .من اومدم بعد از یه هفته استراحت...آخه میدونی که مامانی رفته بود عمل...این عمل بخاطر سالم موندن شما ضروری بود و من باید میرفتم.. یکشنبه 11 خرداد رفتم دکتر و دکترم با دیدن جواب سونو،دست و پاش لرزید..ولی خیلی نامردی کرده بود در حقمون پسرم...حالا خداروشکر اطلاعات خودم خوب بود و باعث شدم این مشکل که ممکن بود سبب اتفاقات خیلی بد بشه،تو سونوگرافی تشخیص داده بشه... خلاصه خانم دکتر با عجله نوشت تا برم عمل...سه شنبه 13 خرداد،ساعت 1:30،عمل شدم و از اون روز خیالم کلی راحت شده نفسم. .الان کمی بهتره مامانی.. این از احوالات مامانی حالا بریم سراغ احوالات نفسم... ...
نویسنده :
نیر
12:12